جمله پند آموز
آموزش الکترونیک
مترادف یا همچم صفت کلمات متفاوتی است که دارای معنایی مشترک و یکسان یا شبیه
به هم باشند. به کلمات مترادف، هممعنی و همردیف نیز گفته میشود و توضیحی
درباره وجود یک کلمه مترادف یا فراخوانی فهرستی از کلمههای هممعنی است.
از نظر زبانشناسی کلمات مترادف بیشتر در جمله برای پرهیز از تکرار کلمات بهکار میروند و از نظر ادبی بر زیبایی جمله و غنای آن میافزایند.
کلمات وام گرفته شده از زبانهای دیگر، اگر با کلمهٔ پیشین هم معنی بود میتواند مترادف کلمات قبلی باشد. مانند تغییر:دگرگونی. در این صورت به علت ورود کلمات عربی در زبان فارسی میتوان کلمات داخل شده را مترادف دانست. در برخی موارد نیز هردو کلمه مترادف وام گرفته شده هستند مانند صولت:هیبت. در زبان انگلیسی کلمههای car و automobile مترادف یکدیگر هستند.
یکی از اولین کتبی که در زمینهٔ مترادفات زبان فارسی تألیف شده « فرهنگ مترادفات و اصطلاحات» محمدپادشاه صاحب فرهنگ آنندراج است[۱].
نخستین گنجواژه (تزاروس(به انگلیسی: Thesaurus)) علمی فارسی به فارسی «فرهنگ بیان اندیشهها» تألیف دکتر محسن صبا است که درسال ۱۳۶۶ منتشر شد [۲]. کتاب فرهنگ طیفی منتشر شده درسال ۱۳۷۸ بهصورتی روشمندتر تهیه شد. (از همان منبع).
استفاده از کلمه تزاروس نخست در سال ۱۸۵۲ با انتشار کتاب «اصطلاحنامه لغات و عبارات انگلیسی» اثر پیترمارک روژه (۱۷۷۹-۱۸۶۹) آغاز شد. هدف این کتاب کمک به افرادی است که قصد یافتن اصطلاحات دقیق برای بیان اندیشههای خود دارند. تزاروس روژه در واقع نوعی ردهبندی اصطلاحات است و ارزش آن در شیوه ارتباط دادن مفاهیم به یکدیگر است. از اوایل قرن بیستم با پیشرفت علم اطلاعرسانی اصطلاحنامه بهعنوان ابزاری که میتواند اطلاعات مورد نیاز را در هر زمینه بازیابی کند، مورد توجه خاص قرار گرفت. در سال ۱۹۵۱، هانس پیتر لون تحت تأثیر روش تزاروس روژه تصمیم گرفت کلماتی را که از نظر مفهومی با یکدیگر مرتبط بودند، دستهبندی کند↑ آذرنگ عبدالحسین و دهباشی علی - بهکوشش، ۱۳۷۸، سلسلهٔ گفتوگوها پیرامون نشر و فرهنگ: گفتوگوی سوم با بیژن ترقی، مجله بخارا، شماره ۶، خرداد و تیر ۱۳۷۸، صفحات ۶۹ تا ۷۱.
↑ نقد و بررسی کتاب: فرهنگ طیفی، ماهنامهٔ لوح، شماره ۶، مهر ۱۳۷۸.
↑ دایرةالمعارف کتابداری و اطلاعرسانی، اصطلاحنامه، برگرفته از وبگاه آن در شهریور ۱۳۸۷.وزارت علوم، تحقیقات و فناوری یکی از ۱۸ وزارتخانهٔ دولت ایران و مسؤول انسجام بخشیدن به امور اجرایی، سیاستگذاری نظام علمی، تحقیقاتی و فناوری ایران است. کامران دانشجو متصدی این وزارت است.
آموزش عالی در فرهنگ و تمدن پویای ایرانی و اسلامی از قدمت و غنای شایستهای برخوردار است. با شروع عصر رنسانس و پیشرفتهای علمی و صنعتی در کشورهای غربی، در کشور ما نیز عناصری از آموزش عالی مبتنی بر الگوی اروپای غربی ایجاد شد. اولین بار امیرکبیر علاوه بر اعزام دانشجو به خارج، با تاسیس دارالفنون در سال ۱۲۲۸ هجری شمسی، از استادان خارجی برای تدریس در دانشکدههای تخصصی فنی دارالفنون دعوت کرد. دانشگاه تهران و تعدادی از دانشگاهها و موسسات آموزش عالی بعد از تاسیس دارالفنون شکل گرفتند. با تصویب قانون اجازه تاسیس دانشگاه تهران در سال ۱۳۱۳ شمسی، دانشگاه تهران به عنوان اصلی ترین مرکز آموزش عالی ایران آغاز به کار کرد.
با تاسیس وزارت علوم و آموزش عالی در بهمن ماه ۱۳۴۶ و متعاقب آن تشکیل "شورای مرکزی دانشگاه ها" در سال ۱۳۴۸، نخستین گام در جهت تمرکز، تجدید سازمان و اعمال یک نظارت مرکزی بر دانشگاهها و موسسات آموزش عالی برداشته شد.
وزارت فرهنگ و آموزش عالی در تاریخ ۱۳۵۷,۱۲,۱۷ با ادغام "وزارت علوم و آموزش عالی" و "وزارت فرهنگ و هنر" تشکیل شد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی در اردیبهشت ماه ۱۳۵۹ قانون تشکیل شورای عالی فرهنگ و آموزش عالی به تصویب شورای انقلاب رسید و به دنبال آن به منظور ایجاد تحولی اساسی در دانشگاهها و به درخواست دانشجویان مسلمان و انقلابی، ستادی با عنوان ستاد انقلاب فرهنگی با فرمان رهبر کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی (ره) تشکیل شد که این ستاد بزرگترین نقش را در سیاستگذاری فرهنگی و آموزشی کشور برعهده گرفت.
در مردادماه ۱۳۶۴ با تصویب "قانون تشکیل وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی"، کلیه اختیارات، وظایف و مسئولیتهای وزارت فرهنگ و آموزش عالی در زمینه آموزش پزشکی به وزارتخانه جدید انتقال یافت.
بر اساس قانون برنامه سوم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران، وزارت فرهنگ و آموزش عالی در سال 1379 به منظور انسجام بخشیدن به امور اجرایی و سیاستگذاری نظام علمی کشور، به وزارت علوم، تحقیقات و فناوری تغییر نام داد و وظایف برنامه ریزی، حمایت و پشتیبانی، ارزیابی و نظارت، بررسی و تدوین سیاستها و اولویتهای راهبردی در حوزههای تحقیقات و فناوری به وظایف این وزارتخانه افزوده شد.
از نظر زبانشناسی کلمات مترادف بیشتر در جمله برای پرهیز از تکرار کلمات بهکار میروند و از نظر ادبی بر زیبایی جمله و غنای آن میافزایند.
کلمات وام گرفته شده از زبانهای دیگر، اگر با کلمهٔ پیشین هم معنی بود میتواند مترادف کلمات قبلی باشد. مانند تغییر:دگرگونی. در این صورت به علت ورود کلمات عربی در زبان فارسی میتوان کلمات داخل شده را مترادف دانست. در برخی موارد نیز هردو کلمه مترادف وام گرفته شده هستند مانند صولت:هیبت. در زبان انگلیسی کلمههای car و automobile مترادف یکدیگر هستند.
یکی از اولین کتبی که در زمینهٔ مترادفات زبان فارسی تألیف شده « فرهنگ مترادفات و اصطلاحات» محمدپادشاه صاحب فرهنگ آنندراج است[۱].
نخستین گنجواژه (تزاروس(به انگلیسی: Thesaurus)) علمی فارسی به فارسی «فرهنگ بیان اندیشهها» تألیف دکتر محسن صبا است که درسال ۱۳۶۶ منتشر شد [۲]. کتاب فرهنگ طیفی منتشر شده درسال ۱۳۷۸ بهصورتی روشمندتر تهیه شد. (از همان منبع).
استفاده از کلمه تزاروس نخست در سال ۱۸۵۲ با انتشار کتاب «اصطلاحنامه لغات و عبارات انگلیسی» اثر پیترمارک روژه (۱۷۷۹-۱۸۶۹) آغاز شد. هدف این کتاب کمک به افرادی است که قصد یافتن اصطلاحات دقیق برای بیان اندیشههای خود دارند. تزاروس روژه در واقع نوعی ردهبندی اصطلاحات است و ارزش آن در شیوه ارتباط دادن مفاهیم به یکدیگر است. از اوایل قرن بیستم با پیشرفت علم اطلاعرسانی اصطلاحنامه بهعنوان ابزاری که میتواند اطلاعات مورد نیاز را در هر زمینه بازیابی کند، مورد توجه خاص قرار گرفت. در سال ۱۹۵۱، هانس پیتر لون تحت تأثیر روش تزاروس روژه تصمیم گرفت کلماتی را که از نظر مفهومی با یکدیگر مرتبط بودند، دستهبندی کند↑ آذرنگ عبدالحسین و دهباشی علی - بهکوشش، ۱۳۷۸، سلسلهٔ گفتوگوها پیرامون نشر و فرهنگ: گفتوگوی سوم با بیژن ترقی، مجله بخارا، شماره ۶، خرداد و تیر ۱۳۷۸، صفحات ۶۹ تا ۷۱.
↑ نقد و بررسی کتاب: فرهنگ طیفی، ماهنامهٔ لوح، شماره ۶، مهر ۱۳۷۸.
↑ دایرةالمعارف کتابداری و اطلاعرسانی، اصطلاحنامه، برگرفته از وبگاه آن در شهریور ۱۳۸۷.وزارت علوم، تحقیقات و فناوری یکی از ۱۸ وزارتخانهٔ دولت ایران و مسؤول انسجام بخشیدن به امور اجرایی، سیاستگذاری نظام علمی، تحقیقاتی و فناوری ایران است. کامران دانشجو متصدی این وزارت است.
آموزش عالی در فرهنگ و تمدن پویای ایرانی و اسلامی از قدمت و غنای شایستهای برخوردار است. با شروع عصر رنسانس و پیشرفتهای علمی و صنعتی در کشورهای غربی، در کشور ما نیز عناصری از آموزش عالی مبتنی بر الگوی اروپای غربی ایجاد شد. اولین بار امیرکبیر علاوه بر اعزام دانشجو به خارج، با تاسیس دارالفنون در سال ۱۲۲۸ هجری شمسی، از استادان خارجی برای تدریس در دانشکدههای تخصصی فنی دارالفنون دعوت کرد. دانشگاه تهران و تعدادی از دانشگاهها و موسسات آموزش عالی بعد از تاسیس دارالفنون شکل گرفتند. با تصویب قانون اجازه تاسیس دانشگاه تهران در سال ۱۳۱۳ شمسی، دانشگاه تهران به عنوان اصلی ترین مرکز آموزش عالی ایران آغاز به کار کرد.
با تاسیس وزارت علوم و آموزش عالی در بهمن ماه ۱۳۴۶ و متعاقب آن تشکیل "شورای مرکزی دانشگاه ها" در سال ۱۳۴۸، نخستین گام در جهت تمرکز، تجدید سازمان و اعمال یک نظارت مرکزی بر دانشگاهها و موسسات آموزش عالی برداشته شد.
وزارت فرهنگ و آموزش عالی در تاریخ ۱۳۵۷,۱۲,۱۷ با ادغام "وزارت علوم و آموزش عالی" و "وزارت فرهنگ و هنر" تشکیل شد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی در اردیبهشت ماه ۱۳۵۹ قانون تشکیل شورای عالی فرهنگ و آموزش عالی به تصویب شورای انقلاب رسید و به دنبال آن به منظور ایجاد تحولی اساسی در دانشگاهها و به درخواست دانشجویان مسلمان و انقلابی، ستادی با عنوان ستاد انقلاب فرهنگی با فرمان رهبر کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی (ره) تشکیل شد که این ستاد بزرگترین نقش را در سیاستگذاری فرهنگی و آموزشی کشور برعهده گرفت.
در مردادماه ۱۳۶۴ با تصویب "قانون تشکیل وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی"، کلیه اختیارات، وظایف و مسئولیتهای وزارت فرهنگ و آموزش عالی در زمینه آموزش پزشکی به وزارتخانه جدید انتقال یافت.
بر اساس قانون برنامه سوم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران، وزارت فرهنگ و آموزش عالی در سال 1379 به منظور انسجام بخشیدن به امور اجرایی و سیاستگذاری نظام علمی کشور، به وزارت علوم، تحقیقات و فناوری تغییر نام داد و وظایف برنامه ریزی، حمایت و پشتیبانی، ارزیابی و نظارت، بررسی و تدوین سیاستها و اولویتهای راهبردی در حوزههای تحقیقات و فناوری به وظایف این وزارتخانه افزوده شد.